واقعا این کار درست است؟؟؟
ما شیعیان در طول ماه محرم و صفر چند بار نام ائمه را بر زبان می آوریم وچند بار نام خدا را بر زبان می آوریم؟ آیا این درست است؟
جواب این سوال را با یک سؤال شروع می کنیم، اگر در این مدت، نام ائمه را چند برابر نام خداوند ببریم ، چه اشکالی پیش می آید؟ آیا خداپرستی فقط با بردن نام خداوند تحقق می یابد؟
در مکتب ما، ذکر و نام ائمه بنا بر فرمایشات غیر مستقیم قرآن و مستقیم پیامبر گرامی (ص) ، غیر از نام خداوند نیست، این تفکر باطل وهابیت است که آن را شرک می داند و با همه مذاهب اسلامی (شیعه یا سنی) در این باره مخالفت می کند.
قرآن کریم همه اش ذکر و نام خداوند نیست، همان طور که فرمان می دهد، “پروردگارت را یاد کن “[1] به پیامبر دستور می دهد که “ابراهیم"[2]، “اسماعیل"[3] ، “موسی"[4]، ” مریم"[5] ، “ادریس"[6] ، “داود"[7] ، “ایوب “،[8] ” اسحاق و یعقوب"[9] را نیز یاد کن. علت ذکر نام این بزرگان و صالحان را خداوند صفات حسنه ونیکی های این بزگواران بر می شمرد. بزرگ داشت این افراد، در راستای ذکر خداوند و چیزی جدا از ذکر خداوند نیست.
روایات فراوانی داریم که ذکر اهل بیت را مطابق با همین اصل قرآنی، در راستای ذکر خداوند و عبادت بر شمرده است.
پیامبر گرامی اسلام می فرماید: “ذکر علی (ع) عبادت است “[10] و در روایت دیگر فرمود: “ذکر علی و دیگر فرزندانش از ائمه معصومین ( ع) عبادت است."[11] و بدیهی است که چنین دستوری از آن جهت است که نام و ذکر اهل بیت (ع) موجب صفای دل و الگو گرفتن از آنان در راه خداوند است.
[1] آل عمران،41؛ اعراف،205.
[2] مریم،71.
[3] ص،48.
[4] مریم،51.
[5] مریم،16.
[6] مریم،56.
[7] ص،17.
[8] ص،41.
[9] ص،45.
[10] محمد بن علی، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 205.
[11] نوری، مستدرک الوسائل، ج5، ص 283.
منبع:islamquest.net
آیا ماه صفرنحس است؟( از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی)
آیتالله ناصر مکارم شیرازی: از نظر عقل محال نیست که اجزا زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگیهای نحوست و بعضی ویژگیهای ضد آن ،هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست».
بعد ایشان در تفسیر نمونه روایات را مورد بررسی قرار میدهد و بهترین راه جمع را میان اخبار مختلف در این باب این میداند که اگر روزها هم تأثیری داشته باشند به فرمان خدا است، هرگز نباید برای آنها تأثیر مستقلی، قائل شد و از لطف خداوند خود را بینیاز دانست وانگهی نباید حوادثی را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.
ای ساربان آهسته ران...
ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام
در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین
ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام
پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام
ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام
نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام
اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام
من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام
آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام
بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین
اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام
چتر زرین آفتاب
دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که تاریخ را شرمنده صبر و سکوت غریبانهات کردی،
برای تو که سیمای شفّاف عدالت را هنوز هم پس از چهارده قرن فاصله، برایمان تازه و زیبا
و روشن تصویر میکنی و ذوالفقار حق مدارت را در امتداد مسیر وحی و حقیقت به چرخش
میآوری تا کوردلان خفته را از خواب شوم شیطانی برهانی.
و چه خوش می سراید مرحوم مولی محمد طاهر قمی:
دلیل رفعتشان علی اگر خواهی
به این کلام دمی گوش خویشتن میدار
چو خواست مادرش از بهر زادنش جایی
درون خانه خاصش بداد جا ،ستار
پس آن مطهره با احترام داخل شد
در آن مقام مقدس بزاد مریم وار
برون چو خواست که آید پس از چهارم روز
ندا شنید که نامش برو علی بگذار
فدای نام چنین زاده ای بود جانم
چنین امام گزینید یا اولی الابصار