شور تو...
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز / نهضتت مایه الهام جهان است هنوز
بهر ویرانی و نابودی بنیان ستم / خون جوشان تو چون سیل ، دمان است هنوز
در فداکاری مردانه ات ای رهبر عشق / چشم ایام به حیرت ، نگران است هنوز
کربلای تو پیام آور خون است و خروش / مکتبت راهنمای همگان است هنوز
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست / از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه محرم ، همه جا کرب و بلاست / در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
جاودان بینمت اِستاده به پیکار ، دلیر / لا “اری الموت” تو را ورد زبان است هنوز
باغ خشکیده ی دین را تو ز خون دادی آب / نه عجب گر که شکوفا و جوان است هنوز
تربت پاک تو ای اسوه آزادی و عشق / سرمه دیده صاحب نظران است هنوز
خون گرمت زند آتش به سیه خرمن ظلم / که به خون تو دو صد شعله نهان است هنوز
انقلاب تو به ما درس فضیلت آموخت / نقش اخلاص تو سرمشق جهان است هنوز
بر جبین «شفق» این لوحه گلرنگ غروب / هر شب از خون تو صد گونه نشان است هنوز
محمد حسین بهجتی ( شفق )